English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4214 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inertial navigation U سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
navigation mode U روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
inertial navigation system U سیستم ناوبری ماندی
tacan U سیستم ناوبری تاکان
omega U سیستم ناوبری امگا
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
astro tracker U وسیله ناوبری خودکار نجومی
vector U مسیر ناوبری هواپیما
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
plotting chart U نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
trim for take off U سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
automatic telephone system U سیستم تلفن خودکار
automatic supply U سیستم اماد خودکار
permanent oppropriation U سیستم اماددایمی یا خودکار
navigation U ناوبری
universal drafting machine U خط کش ناوبری
navigating bridge U پل ناوبری
automatic return U سیستم عودت خودکار وسایل
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
bang bang control U سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
pilots U ناوبری کردن
aids to navigation U کمکهای ناوبری
coasts U ناوبری کرانهای
navigating U ناوبری کردن
coast U ناوبری کرانهای
celestial navigation U ناوبری نجومی
navigation light U چراغهای ناوبری
satellite navigation U ناوبری ماهوارهای
piloted U راهنمای ناوبری
aerial navigation U ناوبری هوایی
pilot U ناوبری کردن
bathymetric navigation U ناوبری ژرفایافتی
pilot U راهنمای ناوبری
piloted U ناوبری کردن
pilots U راهنمای ناوبری
navigates U ناوبری کردن
navigated U ناوبری کردن
dead reckonning U ناوبری کور
navigate U ناوبری کردن
electronic navigation U ناوبری الکترونیکی
inertial navigation U ناوبری لختی
radio navigation U ناوبری رادیویی
countermine U سیستم تخریب مین به طور خودکار
automatic toll exchange U مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
navigational grid U شبکه کمکی ناوبری
aeronautical chart U نقشه ناوبری هوایی
navigational grid U بادزن کمک ناوبری
navigational aids U وسایل کمک ناوبری
aids to navigation U وسایل کمک ناوبری
air plot U نقشه ناوبری هوایی
stellar inertial navigation U ناوبری لختی ستارهای
day beacon U برج ناوبری روز
hyperbolic navigation system U روش ناوبری هذلولی
dead reckonning tracer U میز ناوبری کور
subsurface navigation U ناوبری زیر سطحی
aircraft system U سیستم ساختمان هواپیما
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص ناوبری هوایی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
celestial navigation U ناوبری بااستفاده از صور فلکی
arresting system payout U بازده سیستم مهار هواپیما
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
day beacon U برج ناوبری مورد استفاده درروز
hyperbolic navigation U ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
coasting U ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
aeronautical information overprint U اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
omnidirection range U سیستم هدایت چند جهتی هواپیما
coupled mode U روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
shoran U نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
radial U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
pseudopursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
situation indicator U دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
radials U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
pseudostereo U ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
dead reckonning tracer U وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
modem U مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
radar danning U ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
advanced U که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
daemon U در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
radio range U ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
plotting U رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
bayonetted U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonets U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonet U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetting U سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
ACPI U که باعث میشود سیستم عامل به طور خودکار سخت افزار مناسب را تشخیص دهد
dial in modem U مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
logs U کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
log U کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system U سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility U پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
drainage system U سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
system's design U مدل سیستم طرزساخت سیستم
conversion U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversions U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
crossover U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
power system U سیستم قدرت سیستم انرژی
parallelling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
buddy system U سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
delayed opening U سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
oases U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
description U بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
descriptions U بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
BAT file extension U مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1what about the plans to put automatic machines in the factories?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com